جدول جو
جدول جو

معنی سربازی کردن - جستجوی لغت در جدول جو

سربازی کردن
(حَ گُ تَ)
فداکاری کردن:
که سربازی کنیم و جان فشانیم
مگر کاحوال صورت بازدانیم.
نظامی.
، خدمت نظام وظیفه کردن. خدمت سربازی کردن
لغت نامه دهخدا
سربازی کردن
خدمت کردن، خدمت وظیفه انجام دادن، جان فشانی کردن، جان بازی کردن، سر باختن، فداکاری کردن
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سرازیر کردن
تصویر سرازیر کردن
جاری کردن، سرنگون کردن، واژگون ساختن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از انبازی کردن
تصویر انبازی کردن
شرکت کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سرازیر کردن
تصویر سرازیر کردن
Flush
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از قربانی کردن
تصویر قربانی کردن
Victimize
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از سرازیر کردن
تصویر سرازیر کردن
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از قربانی کردن
تصویر قربانی کردن
victimiser
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از سرازیر کردن
تصویر سرازیر کردن
להסמיק
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از قربانی کردن
تصویر قربانی کردن
희생시키다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از قربانی کردن
تصویر قربانی کردن
להפוך לקורבן
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از قربانی کردن
تصویر قربانی کردن
mengorbankan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از سرازیر کردن
تصویر سرازیر کردن
memerah
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از قربانی کردن
تصویر قربانی کردن
शिकार बनाना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از سرازیر کردن
تصویر سرازیر کردن
लाल होना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از قربانی کردن
تصویر قربانی کردن
slachtofferen
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از سرازیر کردن
تصویر سرازیر کردن
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از قربانی کردن
تصویر قربانی کردن
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از قربانی کردن
تصویر قربانی کردن
vittimizzare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از سرازیر کردن
تصویر سرازیر کردن
얼굴이 붉어지다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از سرازیر کردن
تصویر سرازیر کردن
arrossire
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از قربانی کردن
تصویر قربانی کردن
victimar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از سرازیر کردن
تصویر سرازیر کردن
enrojecer
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از سرازیر کردن
تصویر سرازیر کردن
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از سرازیر کردن
تصویر سرازیر کردن
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از قربانی کردن
تصویر قربانی کردن
ставити в жертву
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از سرازیر کردن
تصویر سرازیر کردن
zarumienić się
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از سرازیر کردن
تصویر سرازیر کردن
почервоніти
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از قربانی کردن
تصویر قربانی کردن
poświęcać
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از قربانی کردن
تصویر قربانی کردن
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از سرازیر کردن
تصویر سرازیر کردن
erröten
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از قربانی کردن
تصویر قربانی کردن
подвергать жертвоприношению
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از سرازیر کردن
تصویر سرازیر کردن
покраснеть
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از قربانی کردن
تصویر قربانی کردن
vitimizar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از سرازیر کردن
تصویر سرازیر کردن
顔を赤らめる
دیکشنری فارسی به ژاپنی